ای همت ما را جان ای قبله ترین طوفان
از پای فتادم من جانی بده ای جانان
ای یار بهارستان دلدار نگارستان
ای بخت هما بازا کاری کـــــ ُ ـن کارستان
من خسته ترین خارم پاگرد تو را دارم
تا صبح تو بیمارم ای درد مرا درمان
آداب نمازت را آن سجده نازت را
آن خلوت رازت را خواهنده بود یزدان
بازا تو جهانآزین بر راز و نیاز آزین
بر صبر و نماز آزین ای از تو به جای ایمان
تو صبح بهارانی تو نم نم بارانی
تو شادی یارانی بازآی بهارستان